آرزو مددی تهیهکننده رادیو معتقد است: انقلابی واقعی كسی است كه برای راستی، درستی و آزاده بودن كار میكند.
به گزارش ستاد خبری هفته هنر انقلاب، آرزو مددی، متولد سال ۱۳۶۸ و كاشناسی ارشد زیستشناسی سلولی تكوین است. او از سال ۱۳۹۳ وارد رادیو و از سال ۱۳۹۴ به عنوان تهیهكننده فعالیت میكند. «تهران میدان شهدا» و «علم بهتر است» موفقترین برنامههای اخیر او هستند. به بهانه هفته هنر انقلاب گفتوگوی با او را در ادامه میخوانید:
فعالیت اخیر شما در برنامه «تهران، میدان شهدا» چه تجربیاتی برای شما داشت؟
«تهران، میدان شهدا» تجربه خیلی ارزشمندی برای من بود. قبل از شروع برنامه من سعی كردم مطالعاتم در مورد انقلاب و دفاع مقدس را بیشتر كنم. بعد از شروع برنامه وقتی خانواده شهدا من را با مهر در خانههایشان پذیرفتند. وقتی با آنها همكلام شدم و پای صحبتهایشان نشستم، خیلی بیشتر از قبل نسبت به شهدا و خانوادههایشان احساس غرور كردم. نسبت به كشورم كه چنین مردان و زنانی دارد كه اینقدر محكم پای وطن، خاك و دینشان ایستادهاند.من اگر در جایی بودم و در مورد انقلاب و دفاع مقدس صحبتی میشد و خردهای گرفته میشد سكوت میكردم و شنونده بودم؛ اما امروز سینه سپر و دفاع میكنم، برای اینكه یك جاهایی متأسفانه بیمهری میكنیم. امنیت نعمت بزرگی است و انگار تا از دستش ندهیم نمیفهمیم. هر مشكلی هم باشد و هر چقدر فشار از جانب كشورهای دیگر ما نباید از این عزتمان بگذریم. نباید فراموش كنیم جای جای این كشور متبرك به خون شهداست. این اصلاً شوخی نیست. مردان و زنانی از جان خود، مهر پدر و مادری، دیدن فرزند خود برای آسایش امروز من گذشتند. همهاش زیبایی بود. خیلی بیشتر از قبل با شهدا دمخور شدم، عمیقتر و با سوادتر به این مقوله نگاه میكنم و لذت میبرم كه هموطن چنین مردان و زنانی هستم.
شما چطور به این دید و نگاه متفاوت رسیدید؟
سعی کردم برنامه سفارشی تولید نکنم. مستندات را کنار هم گذاشتم و از اغراق و خرافات دوری کردم. هیچ وقت نگفتم جنگ زیباست، جنگ بد است، اما دفاع جانانه ما ارزشمند است. زیبایی این دفاع ایثار بود. در لحن و بیان اغراق نکردیم تا حتی برای آیندگان و بچههای دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ ناملموس نباشد. شکاف بین انقلاب و دفاع مقدس با نسل جدید ایجاد نکنیم. سعی کردم خودم را در جایگاه مخاطب قرار دهم. اگر یک نوجوان این برنامه را بشنود چه حسی به او دست میدهد. من چشم و گوش مخاطب هستم. سختی کار من این بود که سعی میکردم موقع مصاحبه با خانوادهها در لحن و بیان من حسی نباشد تا روی جواب آنها تأثیری نگذارد. من دنبال حس خود آنها بودم نه القای حس. حواسمان به شعور مخاطب باشد. کتابها و اطلاعات در دسترس هستند. حرفهایمان باید مستند و صادقانه باشد. بیطرف و صادقانه، نه کسی را تحقیر کنم و نه کسی را بالا بکشم. در این صورت است که مخاطب اعتماد میکند. سؤالات را از دل جامعه آوردم. سعی کردیم مفهوم متفاوتی از آقازادگی و شهیدزادگی بیان کنیم. نخواستم همه چیز را تمام و کمال بیان کنم. فرزند فلان شهید و زندگیش که سؤال او بود کجاست و چه میکند. من فقط خواستم آنها را کنجکاو کنم. همین که برنامه را بشنوند و اسم یک شهید یا عملیات را جستجو، تحقیق و در چشمان آن شهید نگاه کنند برای من کافی است.
تعریف شما از هنرمند متعهد و انقلابی چیست؟
هنرمند یعنی كسی كه خدا این موهبت را به او داده است تا تا خلاقانهتر و حساستر به یك موضوع نگاه كند. تعهد یك هنرمند در برابر این همه زیبایی خدادادی در پرورش واژهها، قلم، رنگها و موسیقی این است كه كلام و هنر تأثیرگذاری داشته باشد. تعهد یعنی صداقت در هنر؛ اینكه به جایی برسیم كه محتوای هنر برای رضای خدا باشد و دروغی در آن نباشد، سندیت داشته باشد و در مسیر رشد و كمال انسان باشد. هنر انقلاب چیزی جز رشد و بالندگی انسانیت نیست. حواسمان باشد هنر ما به نفع جبهه خاصی تمام نشود. هنر چیزی است كه برای آیندگان میگذاریم. هنر متعهد از نظر من چیزی فراتر از چارچوبشكنی، خلاقیت صرف و محتواست. حواسمان باشد چه چیزی را به خورد جامعه میدهیم و در قلب و جان انسانها مینشانیم.
این تعهد آزادی هنر را نقض نمیكند؟
سؤال سختی است، ولی من نظر خودم را می گویم. هنر یعنی عشق ورزیدن، عاشقانه کار کردن. عاشقانه کنار هم چیدن کلمات، صداها، رنگها و … . و عاشق همیشه به معشوق خود متعهد است. و این تعهد عشق را بیشتر میکند. هنر ریشه زمینی ندارد، یک الهام الهی است. اگر آزاد بگذاریش به سوی اصل و ریشه الهی خود یعنی رسیدن به کمال برمیگردد. و خدا کمال مطلق است. هرجا تعهد نداشته باشی معشوق تو را نمیپذیرد. اگر با غرضورزی انجام بگیرد و هدف غیر الهی داشته باشد شاید بالا بروی، ولی به منزلگه مقصود نمیرسی.
انقلابی واقعی كیست و باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
انقلابی واقعی كسی است كه برای راستی، درستی و آزاده بودن كار میكند. آزاده بودن درك عمیقی میخواهد. باید به كاری كه میكند ایمان و باور داشته باشد. هنرمند انقلابی باید جهادی عمل كند. یعنی برای رضای خدا هر جایی كه احساس كرد كارش برای بهدست آوردن جایگاه و مقام و در كل برای هر چیزی غیر از رضای خدا است، اینجا قطعاً لغزیده است. و هر جایی برای رضای خدا كارش را بی نقص انجام داد، قطعاً بهترین كار خودش را ارائه داده و آنجا انقلابی عمل كرده است.
هنر متعهد چه رسالت و انگیزهای دارد؟
«ما برای وصل كردن آمدیم، نی برای فصل كردن آمدیم». هنرمند برای همبستگی میآید نه برای جناحبندی و تافته جدابافته دانستن خود، نه این كه بگوید من و یاران خودم. شهید حاج قاسم سلیمانی حرف قشنگی میزند: آن كسی كه راه بیفتد در جامعه و جذب كند هنرمند است. نه این كه من و آدمهای خودم، من و یاران خودم، من و رفقای خودم. رسالت هنر همبستگی ملت، ایجاد شادی، ایجاد حال خوب، گسترش بیداری است. اگر هدف خدایی باشد همه این اتفاقها میافتد. هنرمند جایی كه خودش را مطرح كند، حاشیهپردازی كند، تیترهای زرد ایجاد كند باخته است. هنرمند سعی میكند هنرش را به رخ بكشد؛ هنرش دیده شود نه خودش.
شما به عنوان یك هنرمند چگونه دغدغهها و مطالبات خود را بیان میكنید؟
البته كه من خودم را هنرمند نمیدانم و این لطف شماست، اما برای بیانشان سعی میكنم به دور از اغراق و دخیل كردن احساساتم به موضوع نكاه كنم و هنرمندانه از بعدی كه هر كسی از آن به موضوع نگاه نمیكند استفاده كنم. مسئله را بررسی و بعد با خلاقیت بیان كنم.
آیا هنر انقلاب مطالبهگر است؟
باید چنین باشد. وقتی هنرمند میبیند این آرمانها و هدفها مال انقلاب نیست باید بلند شود، فریاد بزند و صدای مردمش باشد. اگر غیر از این باشد آن هنرمند انقلابی نیست. نه این كه داد و بیداد كند و شهر را بههم بریزد. با مطالبه درست و اصولی در چارچوب خودش، برای رضای خدا و در مسیر رسیدن به كمال باشد. یك وقتهایی فقط باید نشان داد این اتفاقات در حال وقوع است و در مسیر خدایی و انقلابی نیست. هنرمند انقلابی باید برای حال خوب جامعهاش تلاش كند. باید بصیرت داشته باشد و حواسش به همه چیز باشد. به روز و مطلع باشد. و بدخواهان انقلاب و ما نباید بتوانند از هنر او برداشت دیگر داشته باشند و یا از آن سوء استفاده كنند.
چرا عدهای خود را صاحب و مالک انقلاب و هنر آن میدانند؟ آیا انقلاب متعلق به قشر خاصی است؟
از نظر من آن عده نه انقلابی و نه صاحب انقلاب، که آنها دلال انقلاب هستند والسلام. هیچ انقلابی خودش را مالک انقلاب و از آن جدا نمیداند. همانها که خانواده شهدا ناراحتند که در زمانهای حساس مثل انتخابات به خانههایشان میآیند، عکسهایشان را میگیرند و میروند. ما همه زیر سایه مقام معظم رهبری برای داشتن ایران بهتر تلاش میکنیم. قشر و جناحبندی کار منافقین است. حاج قاسم جمله قشنگی دارد: آن دختر کم حجاب دختر من است، آن خواهر کم حجاب خواهر من است، آن خواهر باحجاب من است. همه ما هموطنیم. این چنددستگیها دسیسه دشمن است. مگر زمان جنگ گلوله و خمپاره در کوچه و مسیر خاصی میخورد. همه ما تحت فشار بودیم، جنگ و تحریم را تحمل کردیم. پس قشری وجود ندارد، ایرانیها همه یک دسته هستند.
انتهای پیام/
بدون دیدگاه